کتاب «مسافرت به ایران» نوشتهٔ آلکسی دمیتری وچ سالتیکوف ترجمهٔ محسن صبا
350,000 تومان
کتاب «مسافرت به ایران»
نوشتهٔ آلکسی دمیتری وچ سالتیکوف
ترجمهٔ محسن صبا
کتاب پیش رو در واقع گزارشی است شاداب و دقیق از سفر نویسنده به ایران در قرن نوزدهم. در این اثر، نویسنده با چشمانی کنجکاو و ذهنی مطّلع وارد سرزمین ایران میشود، طبیعت، مردم، آداب و رسوم، مناظر و شهرها را بهصورت زنده و زبانی ساده اینگونه تصویر میکند:
در آغاز سفر، سالتیکوف از ورودش به مرز ایران سخن میگوید؛ هوای متفاوت، بوی خاک، صدای بازارها و همهمۀ مردم در شهرهای مرزی نخستین تأثیرات را بر او میگذارند. طبیعت ایران برایش ترکیبی از کوهستانهای پرصخره، دشتهای نسبتا باز، کشتزارها و باغهای میوه است، و این تضادها — بین طبیعت سخت و مهماننوازی گرم مردم — از مهمترین نکاتش هستند.
نویسنده، در مشاهدهٔ مردم، به لباسها، رفتارها، زبان و اخلاق آنها میپردازد: زنان و مردان در شهرها و روستاها، کارهای روزمرهشان، بازارها، مراسم مذهبی، و مهماننوازیشان. مثلاً در یکی از بخشها از یک مسیر عبور در جادهٔ کوهستانی صحبت میکند که سربازان محلی، گلههای گوسفند، چشمههای آب سرد و مردمی که زندگی ساده اما پرنشاط دارند، چشمگیر هستند. او مینویسد: «در میان این همۀ سختی راه، مهربانی و سادهزیستی مردمان این بخشها برایم از هر مناظر طبیعی زیباتر بود.»
در شهرها، سالتیکوف به تفصیل از بازارها، مساجد و مدارس، خانهها و کارگاهها مینویسد. او توجه ویژهای دارد به معماری خانهها، به شکل بامها، پنجرهها، کوچهها و نیز به رفتار مردم در فضای شهری: چگونه کودکان بازی میکنند، چگونه اهالی به خرید میروند، چگونه مهمان میپذیرند و چگونه در مقابل غریبهها واکنش نشان میدهند. نویسنده از فضایی که برایش تازگی داشت — مثلا قهوهخانهها، مجالس چای، مراسم سنتی — با حسّ تعجّب و تحسین یاد میکند.
از منظر تاریخی و سیاسی نیز نویسنده موشکافانه به تعاملات ایران با سایر کشورها، ساختار اجتماعی، قدرت حکومتی، و نقش دین و آیین در زندگی مردم اشاره دارد. او، اگرچه شهروند کشور دیگری است، اما کوشش میکند با دیدی تا حدّ امکان بیطرف، فرهنگ ایران را بفهمد و نه صرفاً قضاوت کند. در این زمینه، یکی از نکات قابل توجه، نقد یا اشارهٔ او به تفاوت میان «تمدّنِ غربی» و «تمدّنِ محلی» است؛ او مینویسد که نباید تمدّن را فقط با معیارهای اروپایی سنجید، بلکه باید جایگاه محلی و بومی آن را نیز شناخت.
در مقاطع مختلف، نویسنده حالت تأمّلآمیزی به خود میگیرد؛ به یاد گذشته و آینده میاندیشد، به اینکه ایران چگونه میتواند با تغییرات جهانی همراه شود، و چگونه ارزشهای محلیاش را حفظ کند. مثلاً در جایی از کتاب میخوانیم که «اینجا مردمانی را دیدم که اگرچه امکانات ما را ندارند، اما گوی سبقت را در مهماننوازی ربودهاند». این نگاه هم تحسینی است و هم تأملی بر سبک زندگی متفاوت.
ترجمهٔ محسن صبا نیز قابل ذکر است؛ او توانسته زبان روسیِ نویسنده را به فارسی نسبتاً روان منتقل کند و بسیاری از واژگان و تصاویر خاص سفر را به زبان فارسی زنده نماید. در ترجمه، تلاش شده است که حسّ مکان، رنگها، صداها و بوهای ایران به خوانندهٔ فارسیزبان منتقل شود. در بسیاری از بخشها، خواننده چنان با نویسنده همراه میشود که گویی در جادههای ایران قدم میزند.
در نهایت، این کتاب نه صرفاً گزارش سفر است، بلکه دعوتی است به تأمل در تنوع فرهنگی، به دیدن ایران با چشمان تازه، و به احترام به کسانی که در زمینهای کمتر دیدهشده زندگی میکنند. در پایان، خواننده احساس میکند که با کشف ایرانِ آن زمان آشنا شده است، اما همزمان تشنهٔ کنجکاوی برای دیدن بیشتر. این اثر، برای هر کسی که به سفر، انسانشناسی، تاریخ یا فرهنگ ایران علاقمند باشد، خواندنی است و به دلیل ترکیب دقیق گزارش میدانی و نگاه فرهنگی و تاریخی، میتواند تجربهٔ ارزشمندی به همراه داشته باشد.
۱۳۶
محصولات پیشنهادی