کتاب فاوست نوشته گوته
کتاب فاوست گوته
کتاب فاوست شاهکار یوهان ولفگانگ گوتهاز دو قسمت منتشر گردیده است قسمت نخست در 1808 و قسمت دوم 1831,فاوست اين درام بزرگ درحقيقت حاصل يك عمر تجربه شاعر، نويسنده، فيلسوف، سياستمدار، دانشمند، منقد هنري و مدير تئاتر گوته است. نوشتن اين كتاب بدون اينكه مانع از اختيار مشاغل متنوع شود از دوران جواني گوته آغاز گرديد و درست تا چند ماهي قبل از مرگش در 1832 «به سن 82 سالگي» به طول انجاميد. قسمت اول مانند يك نمايشنامه اسرارآميز با مقدمه اي معروف در باب بهشت كه اساساً توضيح وتفسير قسمت اول از اين كار عظيم است، شروع مي شود. خداوند بنا به خواهش شيطان به او اجازه مي دهد تا درستي و راستي فاوست، خدمتگزار خدا را آزمايش نمايد. مفيستوفلس با فاوست سالخورده معامله اي مي كند. اگر فاوست حتي براي يك لحظه هم با اين معامله موافقت كند، روح از تنش پرواز خواهد كرد. فاوست دوباره جوان مي شود و با مفيستوفلس به مسافرت مي پردازد تا از تمام لذايذ زميني برخوردار گردد. در زمين عاشق دختر ساده اي به نام مارگارت مي شود بعد به او خيانت مي كند و مسؤول سقوط و مرگ او مي گردد. مفيستوفلس فكر مي كند كه روح مارگارت را اسير خواهد كرد ولي صفاي عشق او نسبت به فاوست و امتناع او از نجات يافتن از چنگال مرگ، سبب نجات او مي شود. قسمت اول نمايش به پايان مي رسد ولي فاوست هنوز در دنياي شهوات و هوس ها آن لحظه پر شكوه هستي را كه در آرزوي به چنگ آوردنش مي باشد، نيافته است. در قسمت دوم فاوست كه مربوط به زندگي عادي و زيبايي طبيعي است، شعر فلسفي عميقي به كار گرفته شده است، كه شباهت كمتري به قسمت اول دارد. فاوست در اينجا تمام قدرت هاي دنيوي و معنوي را مي آزمايد و معذالك هنوز آن لحظه اي را كه چنين مشتاقانه در جست وجويش است، حتي در عشق هلن تروا نمي يابد. مفيستوفلس تقريباً از انجام معامله اش نوميد شده است. سرانجام فاوست خسته و سير از گشت و گذار دوباره مرد سالخورده اي مي شود و علاقه مند مي گردد كه اراضي دريا را دوباره آباد كند. اين نقشه در نظر او كار كوچكي مي نمايد و حال آنكه فوايد بيشماري براي تعداد بسياري از مردم در بر دارد در اينجا فاوست با تعجب مي بيند كه اين كار غير جالب و اجتماعي خوشحالي عميق و حقيقي را به او ارزاني داشته است. اين انگيزه چنان شريف است كه مفيستوفلس عاقبت از به چنگ آوردن روح فاوست مانند روح مارگارت بيچاره در قسمت اول داستان، محروم مي شود. به هرحال فاوست اثري است كه تا ابد در دنياي ادبيات جاويدان خواهد ماند. متأسفانه به علت عظمت كار نمايش فاوست بر روي صحنه چندان آسان نيست و تاكنون چند بار به طور استثنايي و با تحمل زحمات و هزينه هاي بسيار و با تطبيق دقيق دو قسمت اول و دوم، آن را نمايش داده اند. گوتو موسيقيدان معروف اپرايي مشهور بر روي اين اثر ساخته است. « مي توان از قدرت شيطان براي پيشبرد كارهاي خير استفاده كرد » يوهان و ولفگانگ فون گوته (1832 ـ 1749) شاعر، رماننويس، نمايشنامهنويس و دانشمند جنبش رمانتيسم آلماني، هر چند فيلسوف به معناي معمول كلمه نبود، به شدت از آثار باروخ اسپينوزا، گوتفريد ويلهلم لايب نيتس، امانوئل كانت و فريدريش ويلهلم فون شلينگ تأثير ميپذيرفت و به شيوهي خود آراء آنها را تفسير ميكرد و در تفكرات خويش جذب و حل ميكرد. آراء زيباشناختي گوته در رسالهي نظري منفردي نيامده است، بلكه در سراسر مقالات انتقادي و مكاتبات چندجلدي او پراكنده است. گوته با توصيف طبايع هنري آشفته در اشعار و نمايشنامهها و رمانها و نيز در وجود خويش ـ كه از ديدگاه زيباييشناسي رمانتيك مرد آرماني علم و هنر و ادبيات بود ـ تأثيري عظيم بر ادبيات اروپايي به جا نهاد. گوته در فرانكفورت در خانوادهاي متمكن و معتقد به آيين لوتر به دنيا آمد. از 1765 تا 1767 در دانشگاه لايپزيگ به تحصيل پرداخت و نخستين كمدي خود را در سال 1767 با نام طبع ملون عاشق و تراژدي منظومي با عنوان دوستان گناهكار در 1768 نوشت. با موفقيت نمايشنامهاش، گوتس فون برليشينگن، كه نمونهي شاخص عصر اشتورماوند درانگ (طوفان و شور) رمانتيسيسم آلماني بود و گاهي آن را نخستين اقتباس تئاتري آلماني از تراژدي شكسپيري ميدانند، در سال 1773 كار ادبي خود را آغاز كرد. در چند سال بعد گوته اشعار و نمايشنامهها و رمانهايي نوشت و مشخصاً به نثري دست يافت كه پيشنمونهي شاهكار عظيم او، فائوست (آغاز به سال 1775)، اگمونت (1788) و رنجهاي ورتر جوان (1774) به شمار ميرود. پس از يك دورهي كوتاه بيماري، گوته به سفر سوييس رفت و از استانهاي آلماني بسياري ديدن كرد و در راه بازگشت تصدي چند سمت اجرايي سياسي متوالي را به عهده گرفت. دوستي گوته با گوتفريد فون هردر سبب شد تا از رمانتيسيسم به نئوكلاسيسيسم روي آورد و همين انتقال انديشه تمامي تحولات هنري و انديشگي او را در سراسر زندگيش رقم زد. او همزمان با انجام وظايف ديپلماتيك خود، به مطالعات گياهشناسي، گشت و گذار در ايتاليا و سرايش چندين منظومهي دراماتيك ـ از جمله Tarquato Tasso (1790) و ايفيگينا در تاوروس (1787) ـ پرداخت. وي تحقيق در دگرديسي گياهان را در سال 1789 نوشت و از 1792 ـ 1791 به نگارش دو جلد از خدمت به علم نورشناسي، در سال 1795 به نگارش اليگاهاي رمي و سرانجام از 1796 ـ 1795 به نگارش سالهاي كارآموزي ويلهلم مايستر پرداخت. به دعوت كارل آگوست، پرنس وايمار، در سال 1791 تصدي تئاتر سلطنتي را پذيرفت و در 1794 با فريدريش شيلر رابطهاي برقرار كرد ـ نخست بر پايهي خصومت و سپس همكاري. گوته در سيزده سال بعدي زندگي خود، برخي از محبوبترين حكايات تمثيلي يا قصههاي پريان را نوشت، بخش نخست فائوست را تكميل كرد (1808)، اشعار و نمايشنامههاي بسياري آفريد و با شيلر مجموعهاي از اشعار هجوآميز با نام تحفهها سرود (1796) و در همان زمان به نوشتن مقالاتي در موضوع نقد هنري و تاريخ هنر براي مجلهي شيلر ميپرداخت. در سالهاي بعد، گوته دو رمان نوشت: آخيلئوس نامه (1808) و كششهاي انتخابي (1809). علاوه بر اين، نظريهي رنگها (1810)، يك زندگينامهي شش جلدي با نام زندگي من: حقيقت و شعر (1822 ـ 1811)، سفر به ايتاليا (1816)، سالهاي سفر ويلهلم مايستر (1829 ـ 1821)، داستان كوتاه (1826) و بخش دوم فائوست (1832) را نيز به رشتهي تحرير درآورد.برای خرید کتاب فاوست با ما تماس بگیرید
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.