تهاجم روس و انگليس به ايران در شهريور ۱۳۲۰ پس از اشغال ايران و تبعيد رضاخان از ايران، انگليس به رضاخان به عنوان يك فرد شكستخوردهي حقير و ناتوان نگاه ميكرد. به همين دليل مدام رضاخان مورد تحقير قرار ميداد رفتن رضا شاه فروغي نفسي به راحتي كشيد ، گرچه دشتي در مجلس فرياد برداشت كه « چرا خلاف وعدهيي كه در روز استعفاي رضا شاه به مجلس داده شده ، دولت بدون كسب تكليف از مجلس ، وي را فراري داده است » و بار ديگر مسأله جواهرات سلطنتي مطرح شد ولي فروغي از آبروي خود مايه گذاشت و ادعا كرد كه كيفها و جيبهاي شاه را مأموران گمرك گشتهاند و جواهري همراه او نبوده است . در مقابله با عوارض تبليغات راديو لندن و نطقهاي دشتي در مجلس رضا شاه در بندرعباس اعترافنامهاي تنظيم كرد و در آن مجموع سهام و دارائيهاي خود را در بانكهاي خارجي هم به فرزندش بخشيد . اما همه اينها ظاهرسازيها و فريبكاريهائي بود كه براي گول زدن مردم در پيش گرفته شد . چنانكه رضا شاه خود در بندرعباس به كنسول انگليس گفته بود : « من اين بچههاي كوچك را چطور بزرگ كنم » انگليس خنديده بود كه « ما ترتيب همه كارها را ميدهيم » ولي همه ميدانستند كه در مدت اقامت خانواده سلطنتي در اصفهان ، طلا از مثقالي بيست تومان به چهل و پنج تومان رسيد…!!! اعليحضرت از شنيدن اين سخنان سخت برآشفتند و فرمودند : «مگر من زندانيام ! من آزادانه از كشور خود مهاجرت كردهام و به من گفته بودند كه در خارج از كشورم به هر كجا كه ميخواهم ميتوانم بروم. جزيره موريس كجاست ؟ چرا اجازه نميدهند كه من به آمريكاي جنوبي بروم ؟چرا مانع ميشويد كه ما در بمبئي پياده شويم و تا رسيدن كشتي اقلا در شهر بمانيم ؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.