کتاب کوچه هفت پیچ
کتاب کوچه هفت پیچ نوشته محمد ابراهیم باستانی پاریزی
مي گويند يک اصفهاني را به بيمارستان دانشگاه بردند و بواسيرش را عمل کردند. در حين عمل، چون بيهوش بود، متوجه کسي نشد، وقتي به هوش آمد ديد هفت هشت آدم سرو کله بسته مشغول يادداشت برداري و جنب و جوش در حول و حوش او هستند و با استاد جراح گفت و گو مي کنند. چون به حال آمده بود، با لهجه اصفهاني از جراح پرسيد: اين آقايون که باشند ؟ طبيب گفت دانشجويان پزشکي هستند که ضمن عمل کمک کرده اند و مشغول يادداشت برداري و آزمايشات هستند. اصفهاني، آهسته تکرار کرد: عجب ،معلوم مي شود که آن چيزي که سالها با آن در کش و قوس بوده ايم و بر پشت داشته ايم، اسم ديگرش آزمايشگاه بوده و ما نمي دانستيم ! … کار ديکتاتورها حساب و کتاب ندارد ، يک وقت يکي مثل يعقوب ، شب و روز ، نان و پنير کنارش است ، و يک وقت يکي مثل اکبرشاه هندي با سير و پياز ، کارد و پنير مي شود ! از کار هاي عجيب اکبر شاه يکي اين بود که دستور داد مردم هند در سالي ، صد روز آن را گياه خواري کنند ، و در عين حال مقرر داشت که هيچ کس سير و پياز مصرف نکند ، اکبر همچنين ساختن مسجد ، و روزه ي رمضان ، و زيارت مکه ، و بسياري از مراسم اسلامي را منع کرد. او بدين طريق مي خواست دين الهي که خود پايه گذار آن بود را ترويج دهد . اما به هر حال ، همه ي اين کارها چه ربطي دارد به اينکه مردم سير و پياز نخورند ؟ شايد مقصودش اين بود که بوي آن مزاحم ديگران است .برای خرید کتاب کوچه هفت پیچ با ما تماس بگیرید
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
محصولات پیشنهادی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.