کتاب آوسنهٔ بابا سبحان یا به عبارتی افسانهٔ بابا سبحان یکی مهمترین قصه های محمود دولت ابادی این نویسنده برجسته کشور است که هم در مجموعه کارنامه سه پنج ایشان هست و هم به صورت جدا گانه به شکل کتابی مجزا به چاپ رسیده است،
فضای قصه نیز مانند اغلب داستانهای محمود دولتآبادی در ابادیهای اطراف خراسان اتفاق می افتد و رنج و سختی های روستا نشینان این مرز و بوم را روایت میکند.
این داستان از جمله قصه های رمانتیک دولت ابادی است.
بابا سبحان مرد سالخورده و تهی دستی بوده که دیگر توانایی کار کردن نداشت و نمیتوانست برای کار به صحرا برود. و اغلب جلوی در خانه مینشست و گوشه ای خیر میشد بابا سبحان دو پسر داشت که بر روی زمین زنی ثروتمند کار میکردند ، البته یک دونگ زمین به پسران بابا سبحان متعلق بود ، که یک باره زن ثروت مند که عادله نام داشت و مالک زمین بود تصمیم میگیرد که انها را از زمین بیرون کند که با مخالف پسران بابا سبحان روبه رو میشود و این موضوع باعث بوجود امدن اتفاقاتی در داستان میشود که خواننده را بسیار متاًثر میکند. این اثر نیز مانند دیگر اثار دولت ابادی بسیار جذاب و با لحن و ریتمی بسیار روان و خواندنی به رشته تحریر در امده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.